چرا استیضاح درست نبود؟
1-استیضاح در پایان عمر دولت.
در اواخر دولت اصلاحات جمعی از نمایندگان مجلس هفتم که جمعی از اصولگرایان بودند چندین استیضاح را در دستور کار خود قرار دادند. پس از چند استیضاح مقام معظم رهبری در نامه ای خطاب به رییس مجلس وقت مرقوم داشتند:
«بسمه تعالی
جناب آقای دکتر حداد عادل ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
با سلام و تحیت
مجلس شورای اسلامی در دوره هفتم بحمدالله موفق شده است جهتگیری درست فعالیت خود را با ملاحظه نیازهای کشور انتخاب کند. ترجیح مطالبات عمومی و اساسی مردم بر انگیزه ها و گرایشهای دیگر، شاخصه مهمی در این جهتگیری است که به توفیق الهی، مجلس تاکنون به آن دست یافته و همچنان باید بر آن پای بفشارد. لازم میدانم به مناسبت مطرح شدن استیضاح وزیر محترم آموزش و پرورش به جنابعالی و همه نمایندگان عزیز عرض کنم که در شرایط کنونی که ماههای آخر ماموریت خطیر دولت در حال سپری شدن است استیضاح وزیران هیچ سودی برای کشور و دستگاههای مسؤول ندارد و متقابلاً زیانهای محتمل آن بسیار و خطرات آن هشدار دهنده است. البته مجلس موظف است که از همه ابزارهای نظارتی قانونی خود استفاده کند.
والسلام علیکم جمیعاً و رحمة الله
سید علیی خامنه ای
5/11/1383»
با توجه به نامه معظم له دلیل خارج شدن استیضاح اولا پایان عمر دولت و در ثانی بی فایده بودن آن برای دستگاه مربوطه است که شاید این دلیل به دلیل اول بازگشت نماید چرا که تغییر و تحول در ماههای پایانی جز هزینه جابه جایی به هیچ وجه سبب تحول نخواهد شد. به نظر می رسد شرایط کنونی اگر حساس تر از آن زمان نباشد، بی شباهت با آنچه معظم له فرموده اند نیست و لذا استیضاح وزیر کار سودی برای کشور نداشت! عده ای از نمایندگان مجلس به این مهم اشاره داشتند اما عده قلیلی در مجلس بر این استیضاح تاکید داشتند. جالب است این افراد غالبا کسانی هستند که به رفتار دولت در جا به جایی برخی افراد در دولت اعتراض داشتند و دلیل اعتراضشان همین مطلب بود که در روزهای پایانی دولت تغییر و تحول و یا ادغام یک وزارت خانه کار درستی نیست!
2-سوال از رییس جمهور مصلحت نیست
برخی از نمایندگان مجلس نهم سعی داشتند برای دوم رییس جمهور را به مجلس کشانده تا مورد سوال قرار دهند کش و قوسهای این ماجرا از حوصله این نوشتار خارج است و خواننده محترم یقینا به حواشی آن مطلع است. در نهایت نتیجه سوال از رییس جمهور توصیه رهبری به توقف آن بود ایشان ضمن تجلیل از مجلس و دولت فرمودند:
«من معتقدم که این دو نقطه مثبت تا اینجا انجام گرفته، از اینجا به بعد دیگر ادامه پیدا نکند. همین جا تمامش بکنند؛ همین جا تمام کنند قضیه را. مجلس یک امتحان خوبى داده است، یک امتحان خوبى مسئولین اجرائى دادهاند؛ این امتحان، امتحان خوبى بود. مردم هم با بصیرتند، مردم میفهمند، تشخیص میدهند. ادامه این کار همان چیزى است که دشمنان میخواهند؛ دوست میدارند این دو قوه را در مقابل هم قرار بدهند؛ یک عدهاى تحت تأثیر احساسات از این طرف، یک عدهاى تحت تأثیر احساسات از آن طرف، یک عدهاى قلمها و وسائل تبلیغ را در روزنامه و در پایگاه اینترنتى و غیره به کار بگیرند و یک فضاى شلوغى درست کنند. نه، کشور احتیاج دارد به آرامش. همهى مسئولین، چه مسئولین تقنین، چه مسئولین قضا، چه مسئولین اجرا، براى اینکه کار خود را انجام بدهند، آرامش لازم دارند، مردم هم آرامش را دوست دارند. آنچه که وظیفهى مجلس بود، انجام گرفت؛ دولت هم در مقابل آنچه که وظیفهى مجلس است، اعتماد به نفس لازم را نشان داد؛ این از هر دو طرف خرسند کننده است. از حالا من از آن برادران و مجموعهى چند ده نفرى در مجلس که این کار را شروع کردند، تقاضا میکنم قضیه را تمام کنند و نشان بدهند عملاً هم مسئولین دولتى، هم مسئولین قوهى مقننه و قوهى قضائیه که بیش از همه چیز به وحدت این ملت و آرامش کشور احترام میگذارند.(دیدار جمعى از بسیجیان و فعالان طرح شجرهى طیبه صالحین 1391/09/01)»
در این بیانات ایشان نیز دلیل توقف سوال از رییس جمهوری را حفظ وحدت، آرامش و نا امیدی دشمن می دانند یعنی از این پس هر اقدامی این سه مورد در آن باشد ترک آن اولی است گرچه کاری درست و مثبت و قانونی باشد.
3- تحریک احساسات یعنی خیانت
ایشان در جایی دیگر بار دیگر بر وحدت مسئولین تاکید کرده و بیان داشتند:
«باید اختلافات به حداقل برسد. البته اختلاف نظر، فراوان است؛ هیچ اشکالى هم ندارد - دو نفر مسئولند، رفیقند، اختلاف نظر هم دارند؛ همیشه هم بوده است - اما اختلاف نظر نباید به اختلاف در عمل و اختلاف در برخوردهاى گوناگون، به اختلاف علنى، به گریبانگیرى، به مچگیرى در مقابل چشم مردم منتهى شود؛ چون آن اختلافات آنقدر اهمیت ندارد. یک وقت یک چیزهاى مهمى است، خب مردم باید مطلع شوند؛ اما این اختلافاتى که انسان مىبیند بین این حضرات هست، چیزهائى نیست که اینقدر اهمیت داشته باشد که حالا با ادعاهاى گوناگون، ما اینها را بزرگ کنیم، جلوى چشم مردم نگه داریم، به اینها اهمیت بدهیم؛ که اهمیتى هم ندارد. اختلافات را نباید علنى کرد؛ اختلافات را نباید به مردم کشاند؛ احساسات مردم را نباید در جهت ایجاد اختلاف تحریک کرد. از امروز تا روز انتخابات، هر کسى احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف به کار بگیرد، قطعاً به کشور خیانت کرده.بیانات رهبر انقلاب در دیدار دانشآموزان و دانشجویان در آستانهى روز ملى مبارزه با استکبار جهانى (1391/08/10 - 11:28)
این سخنان رهبری آنچنان صریح و روشن است که نیاز به توضیحی ندارد!
4- حرمت نگه داشتن
در انتهای سال 90 برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی ریاست جمهور به مجلس رفت تا به سوالات نمایندگان پاسخ دهد. اتفاقات عجیب آنروز سبب شد حضرت آقا در بیانات خود در آغاز سال نو در حرم رضوی عنوان کنند: «همه باید قانون را مراعات کنند. تجسم انقلاب در قانون جمهورى اسلامى است. مسئولان کشور هم همین جور. هم دولت حریم مجلس را حفظ کند، هم مجلس حریم دولت و رئیس جمهور را حفظ کند؛ با هم باشند، در کنار هم باشند. این معنایش این نیست که همه یک جور فکر کنند؛ معنایش این است که اگر دو جور فکر می کنند، دستبهگریبان نشوند. هر گونه مخالفت ما با یکدیگر، هر گونه دعوا و نزاع ما با یکدیگر، دشمنان را امیدوار میکند، خوشحال میکند». (بیانات در حرم رضوی در آغاز سال 1/1/91)
جالب اینجاست برخی از استیضاح کنندگان همواره به ادبیات رییس جمهور خرده گرفته و حتی آن را دلیل اصلی فتنه 88 می دانند، حتی هنگامی که در دی ماه سال جاری رییس جمهور تقاضای صحبت در مجلس را داد عده ای عنوان کردند رییس جمهور ممکن است با ادبیات خاص خود دچار التهاب در جامعه شود و حرمت مجلس نگه داشته نشود و بی تمایل نبودند که این جلسه برگزار نشود. حال سوال اینجاست این عده اگر واقعا رفتار حکیمانه و در چارچوب منافع ملی را شعار خود می دانند چطور با دست خود رییس جمهوری با این خصوصیات را به مجلس میکشانند؟ آیا در نظر اینها نمیشد پیش بینی کرد رییس جمهور چه خواهد کرد؟
وقتی این نکات را در کنار یکدیگر و در مجموع مورد ارزیابی قرار می دهیم به نظر می رسد استیضاح در این محدوده زمانی کاری نادرست بوده است و حوادث پس از آن شاید نتیجه طبیعی و واکنشهای قابل پیش بینی بوده است. حال استیضاح کنندگان که اشتباه اصلی را مرتکب شده اند، ساکت و آرام گوشه ای نشسته و بدون هیچ مواخذه ای و برای التهاب بعدی نقشه می کشند!
کلمات کلیدی : یادداشتها
» نظر